زن ومردجوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند.روزبعدضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش درحال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید.
زن جوان همان حرف را تکرار میکرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بندرخت تعجب کردوبه همسرش گفت: "یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده.."
مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم!
زندگی هم همینطور است.وقتی که رفتار دیگران رامشاهده میکنیم، آنچه میبینیم به درجه شفافیت پنجرهای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی،بد نیست توجه کنیم به اینکه خوددر آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به جای قضاوت کردن فردی که میبینیم، در پی دیدن جنبههای مثبت او باشیم.
منبع: مجله ی سیمرغ
سلام آپم با موضوع" بدون شرخ "و عکسهایی از:
1- عروس و دوماد خیلیییییی رمانتیک
2- تشعیع جنازه ی غم انگیز
3- عنده ترس
3- آخر شیطنت
و......
خوشحال می شم بیای و راجع به عکسها نظر بدی
منتظرتم
سلام دوست گلم, خوبی انشاالله؟
غرض از مزاحمت این بود که:
1. یه تشکر ویژه بخاطر اینکه با بنده ی حقیر تبادل لینک کردی.
2. میشه اون2 تا دابل کوتیشن (" ") رو پاک کنید؟ من برای اینکه اسم وبلاگم رو نشون بدم از " " استفاده کردم (همونطور که شما از () استفاده کردید.)
بخدا شرمنده که مزاحمتون شدم و بازهم یه دنیا تشکر بابت تبادل لینک با وبلاگ من.
در پناه حق...