هر چه کنی به خود کنی

پسر به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند ...

مادرش دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد .هر روز به تعداد اعضاء خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا می گذشت نان را بر دارد .

هر روز مردی گو‍ژ پشت از آنجا می گذشت و نان را بر میداشت و به جای آنکه از او تشکر کند می گفت: هر کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می گردد !!!

این ماجرا هر روز ادامه داشت تا اینکه زن از گفته های مرد گوژ پشت ناراحت و رنجیده شد  و به خود گفت : او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان می آورد . نمی د انم منظورش چیست؟

یک روز که زن از گفته های مرد گو‍ژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابر این نان او را زهر آلود کرد و آن را با دستهای لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت : این چه کاری است که می کنم ؟

بلافاصله نان را برداشت و دور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژ پشت پخت .

مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت.

آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد . وقتی که زن در را باز کرد ، فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباسهایی پاره پشت در ایستاده بود او گرسنه ، تشنه و خسته بود

در حالی که به مادرش نگاه می کرد ، گفت: مادر اگر این معجزه نشده بود نمی توانستم خودم را به شما برسانم . در چند فرسنگی اینجا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می رفتم . ناگهان رهگذری گو‍ژ پشت را دیدم که به سراغم آمد . او لقمه ای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت : این تنها چیزی است که من هر روز میخورم امروز آن را به تو می دهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری .

وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهر آلودی برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگربه ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود ، فرزندش نان زهر آلود را می خورد .

به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد گوژ پشت را دریافت:

هر کار پلیدی که انجام می دهیم با ما می ماند و نیکی هایی که انجام می دهیم به خود ما باز می گردد  

خدارو میشه واقعا دید!!

عنوان این پست یکم عجیبه اما توصیه می کنم که عکس های مربوط به این پست رو حتما ببینید تا خودتون بفهمید که آیا خدارو میشه واقعا دید!!

ادامه مطلب ...

دعا و فرشته ها

 روزی مردی خواب عجیبی دید.او در خواب دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنان می نگرد هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند باز می کنند و آنها را درون جعبه ای می گذارند.
مرد از یکی از فرشته ها پرسید: شما چه کار می کنید؟!
فرشته در حالی که نامه ای را باز می کرد گفت:
اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خدا را از پیک ها
تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشته ها را دید که کاغذهایی را داخل
پاکت می گذارند و آنها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید: شما چه کار می کنید؟!
یکی از فرشتگان با عجله پاسخ داد: اینجا بخش ارسال است. ما الطاف و رحمت های خداوند و خبر مستجاب شدن دعاها را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب ازفرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟!
فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب
شده باشد، باید جواب بفرستند ولی فقط عده ی بسیار اندکی جواب می دهند.
مرد پرسید: مردم چگونه باید جواب بفرستند؟!
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده است فقط کافیست بگویند:
خدایا شکر  

خدایا صدایم را می شنوی؟

الو سلام
    منزل خداست؟ 
    این منم مزاحمی که آشناست
    هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است 
  ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست
    شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است
   به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟      
  الو .... 
دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد
  خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟
  چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر  
صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟ 
   اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم
      شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست
    دل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم
   پناهگاه  این دل شکسته خانه ی شماست
   الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم
   دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست  

٥٤ سخن زیبا از بزرگان

۱- آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند (مارتینلوتر‌کینگ)  

 2- بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانو‌هایت زندگی کنی (رودی)

3- قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ) 

۴ -بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و درانسان چیزی بزرگتر از فکر او (همیلتون) 

5- عمر آنقدر کوتاه است که نمی‌ارزد آدم حقیر و کوچک بماند (دیزرائیلی) 

 

ادامه مطلب ...